فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Track Record

ˈtrækrəˈkɔːrd trækrɪˈkɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • (عامیانه) سابقه، آمار اعمال یا موفقیت‌های پیشین، پیشینه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد track record

  1. noun record of performance
    Synonyms: accomplishment, achievement, credentials, history, performance, performance history, record, statistics, stats, track

ارجاع به لغت track record

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «track record» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/track record

لغات نزدیک track record

پیشنهاد بهبود معانی